چطور رایانهها و رباتها قرار است معنای انسان بودن بودن را تغییر دهند؟ چطور باید با سیل اخبار جعلی روبرو شویم؟ آیا مرزبندیهای بین کشورها و ادیان در دنیای عصر جدید همچنان معنادار هستند؟ برای آماده کردن فرزندانمان برای زندگی در دنیای بسیار متفاوت فردا باید چه کار کنیم؟
یووال نوح هراری در کتاب «۲۱ درس برای قرن بیست و یکم» کوشیده به بررسی برخی از بحثانگیزترین موضوعات و پرسشها درباره آینده بپردازد. سرعت پیشرفت فناوری به قدری زیادی است که بسیاری از ما نمیتوانیم پابهپای آن پیش برویم. جنگها به سمت دنیای دیجیتال پیش میرود و دنیا بیش از هر زمان دیگری رنگوبویی دوقطبی دارد. هراری در این کتاب به واکاوی تغییرات در حوزههای مختلف پرداخته و میکوشد پاسخهایی که برای شناخت بهتر وضعیت امروز و فردا نیاز داریم را ارایه دهد. هراری در ۲۱ فصل این کتاب به بیان ۲۱ موضوع کلیدی در این زمینه میپردازد.
یووال نوح هراری، پژوهشگر و استاد تاریخ دانشگاه عبری در اسرائیل است. او پیش از این دو کتاب دیگر با نامهای «انسان خردمند» (Saipens) و «انسان خداگونه» (Homo Deus) را نیز نگاشته که هر دو در فهرست پرفروشهای جهان قرار گرفتند.
مدارس آینده
یکی از فصلهای این کتاب به موضوع آموزش و مدارس در آینده اختصاص دارد. واکاوی نقصهای موجود در نظام کنونی آموزش و اصلاحاتی که باید در آن صورت گیرد، محور اصلی این فصل است.
بچههایی که امسال به دنیا میآیند، در سال ۲۰۵۰ وارد دهه سوم زندگی خود میشوند. اگر هم خوششانس باشند، میتوانند تا قرن بعدی هم زنده بمانند. اما سئوال اینجاست که چه نوع آموزشی میتواند به موفقیت این کودکان در دنیای متفاوت آينده بیانجامد.
برای اینکه بچههای این قرن بتوانند عملکرد خوبی در بزرگسالی داشته باشند، باید به دنبال بازنگری در نظام آموزشی و تحول جدی در آن باشیم. به عبارت دیگر، نظام آموزشی که ما را به اینجا رسانده، دیگر نمیتواند برای بچههای ما سودمند باشد.
در حال حاضر در بسیاری از مدارس در دنیا، تاکید زیادی روی ارائه انبوهی از اطلاعات مختلف به دانشآموزان وجود دارد. این رویکرد در قرن نوزدهم منطقی بود، زیرا در آن زمان، دسترسی به اطلاعات با محدودیتهای زیادی روبرو بود. در قرن نوزدهم خبری از رادیو و تلویزیون و حتی کتابخانههای عمومی نبود. همچنین بسیاری از اطلاعات با تیغ سانسور روبرو میشدند. در بسیاری از کشورها، به جز متون مذهبی یا داستان، متن دیگری در دسترس عامه مردم قرار نداشت.
نظام مدرن آموزشی در کشورهای مختلف به کار گرفته شد، از همان ابتدا تمرکز زیادی بر ارائه برخی اطلاعات مهم و ضروری در حوزههای مختلف مثل تاریخ، جغرافیا و زیستشناسی به دانشآموزان وجود داشت. دسترسی عامه مردم به این اطلاعات به بهبود قابلتوجه سطح دانش و معلومات جامعه میانجامید.
اما شرایط زندگی در قرن بیستویکم دیگر همانند آن دوره نیست. به همین دلیل است که نظام آموزشی که از قرن ۱۹ به ما رسیده، اصلا با واقعیتهای زندگی در عصر حاضر و دهههای آینده سازگاری ندارد.
در دنیای امروز، با حجم باورنکردنی از اطلاعات روبرو هستیم. بسیاری از دولتها هم دیگر اقدامی برای سانسور اطلاعات نمیکنند. مردم در بسیاری از نقاط دنیا با گوشیهای هوشمند دسترسی دارند و به راحتی میتوانند اطلاعات مورد نیازشان را از ویکیپدیا به دست آورند، به تماشای سخنرانیهای تد پرداخته و حتی دورههای آموزشی را به صورت آنلاین بگذرانند.
مشکل انسان در دنیای امروز دیگر کمبود اطلاعات و دسترسی محدود به آن نیست. بلکه «اطلاعات نادرست» (misinformation) منشاء اصلی بسیاری از دردسرهاست و یکی از مشکلات اساسی ما به شمار میرود. کافی است سری به فیسبوک، توئیتر یا سایر رسانههای اجتماعی بزنیم تا با انبوهی از این اخبار نادرست روبرو شویم.
اما مدارس باید در واکنش به این سرزیر اطلاعات در دنیای امروز، دست از تلاش برای دادن اطلاعات بیشتر به دانشآموزان بردارند. مدارس در عوض باید به بچهها یاد دهند که چطور باید حجم انبوه اطلاعاتی که هر روز با آنها روبرو میشوند را مدیریت کرده و به تحلیل آنها بپردازند. تشخیص اطلاعات و اخبار درست از نادرست از دیگر مهارتهای ضروری برای زندگی در دهههای آینده است.
در قرن بیست و یکم، اطلاعات همیشه به راحتی در دسترس ما قرار دارند. با این حال، شناخت حقیقت کار چندان سادهای نیست!
خرید این کتاب
این کتاب را میتوانید به صورت آنلاین از ایندیگو یا از طریق آمازون کانادا تهیه کنید.
با وجود اینکه این کتاب چند سال پیش به فارسی ترجمه شد، همه نسخههای کاغذی و الکترونیکی آن به دلایلی نامشخص از بازار جمعآوری شد. به همین دلیل، امکان تهیه نسخه فارسی آن از طریق فروشندگان معتبر وجود ندارد.