همهگیری کووید-۱۹ و ضرورت حمایت دولتی سبب شده که ایالات متحده میلیاردها دلار به اصطلاح به «چاپ دلار» روی آورد. این امر به افزایش بدهی این کشور میانجامد. در عین حال، در ماههای اخیر شاهد افزایش قیمت طلا و نیز رمرارزها به ویژه بیتکوین بودیم. آیا بیتکوین میتواند به عنوان جایگزینی برای دلار آمریکا برای ذخیره ارزش و نیز تبادلات مالی به کار رود و به حدود یک قرن سلطه بیمنازعه این ارز پایان دهد؟
روچیر شارما در یادداشتی در فایننشال تایمز به واکاوی این موضوع میپردازد.
…………………………………………….
تا نخستین روزهای همهگیری کووید-۱۹، دلار آمریکا در روزهای اوج خود قرار داشت. با وجود اینکه سالهاست برخی درباره افول قدرت ایالات متحده صحبت میکنند، دلار همچنان به عنوان اصلیترین ارز برای تجارت بینالملل به کار میرود. کشورهای مختلف همچنان از آن برای ارزیابی ارزش پول ملی خود استفاده میکنند. همچنین بسیاری از بانکهای مرکزی در سراسر دنیا، سپردههایی در قالب دلار آمریکا دارند.
از قرن پانزدهم به این سو، فقط پنج کشور از این موفقیت برخوردار بودند که پولشان از این مقدار ارزش برخوردار باشد. این پنج کشور پرتغال، اسپانیا، هلند، فرانسه و بریتانیا بودند. دوره پیشتازی این ارزها هر کدام حدود ۹۴ سال بود. در آغاز سال ۲۰۲۰، دلار آمریکا وارد صدمین سال حضور در صدر جدول ارزهای جهان میشود. شاید همین مساله، تردیدها را درباره تداوم موفقیت دلار تقویت کند. اما نبود رقیبی هماندازه موجب شده برخی از تداوم یکهتازی دلار مطمئن باشند.
البته دلار آمریکا یک سری رقبا هم دارد. اروپا در سال ۱۹۹۹ به پول واحد روی آورد و امیدوار بود بتواند با «یورو» به عنوان رقیب جدی دلار ظاهر شود. اما این ارز نتوانست اعتماد جهانی را به دست آورد. تردیدها در کارایی چندین دولت سیاستگزار در اروپا، عامل اصلی این مساله بود. از سوی دیگر، رویای چین برای قرار دادن «ین» به عنوان رقیب جدی دلار هم به دلیل نگرانیها از تصمیمات غیراصولی حکومت این کشور، نقش بر آب شد.
به همین دلیل، مقامات ایالات متحده اطمینان داشتند که میتوانند برای مقابله با پیامدهای همهگیری دست به انتشار حجم زیادی پول بزنند، بدون اینکه این کار هیچ تاثیری بر وضعیت این ارز داشته باشد. در واقع، ایالات متحده فکر میکرد که میتواند بدون نگرانی بابت ایجاد کسری شدید، همچنان پیشتاز باشد. اما دلار در همین روزها با یک دسته جدید از رقبا روبرو شده است. این رقبا چیزی نیستند جز رمزارزها (cryptocurrencies).
رمزارزها به دلیل اینکه بر شبکهای نامتمرکز که تحت کنترل هیچ دولتی نیست فعالیت میکنند، از نظر برخی کارشناسان به عنوان جایگزینی دموکراتیک و نامتمرکز به جای دلار شناخته میشوند.
تا پیش از همهگیری، بسیاری از مردم و کارشناسان بر این باور بودند که توجه به رمزارزها بیشتر جنبه هیجانی دارد و منطقی در پس آن نیست. اما همهگیری سبب شد که این باور کمرنگتر شود. نگرانی از عملکرد بانکهای مرکزی و به ویژه فدرال رزرو ایالات متحده در کاهش ارزش پول ملی سبب شده که رمزارزها به یکی از جذابترین سرمایهگذاریها در سال ۲۰۲۰ تبدیل شوند.
بیتکوین از آغاز همهگیری تاکنون، مشتریان زیادی داشته است. قیمت این رمزارز از ماه مارچ تاکنون چهار برابر شده است.
نخستین هواداران بیتکوین همواره سعی میکردند آن را به عنوان «طلای دیجیتال» معرفی کنند. همان طور که طلا در روزهای تنش و تلاطم بازار به عنوان یک دارایی برای حفظ سرمایه به کار میرود، از نظر برخی افراد، بیتکوین نیز کارکردی مشابه دارد.
البته کسانی که نسبت به این کارکرد بیتکوین تردید دارند، به نوسانات شدید قیمتی آن اشاره میکنند. حدود سهسال پیش بود که قیمت بیت کوین از اوج ۳۰ هزار دلاری سقوط کرد و حتی به نزدیک ۴ هزار دلار هم رسید. همچنین نوسانات قیمتی بیتکوین در هر روز تقریبا ۴ برابر طلاست.
یکی از ویژگیهای مشترک کسانی که نسبت به رمزارزها تردید دارند این است که بازه سن آنها بالاست. در واقع دوره کودکی و نوجوانی آنها در عصر دیجیتال سپری نشد. همه آنها طلا را به بیتکوین ترجیح میدهند. در یک نظرسنجی که به تازگی انجام شد، فقط سه درصد از زادگان نسل انفجار جمعیت پس از جنگ جهانی دوم (baby boomers) گفتند که رمزارز در اختیار دارند. این در حالی است که این درصد برای زادگان هزاره (millennial) حدود ۲۷ درصد بود. البته گرایش جوانان به بیتکوین در حال افزایش است. به همین دلیل میتوانیم بگوییم که بیتکوین ریشههایی عمیقتر از چیزی دارد که برخی میپندارند.
اما دلار اکنون در مرحلهای سرنوشتساز قرار دارد. سال گذشته اعلام شد که بدهی ایالات متحده به سایر کشورهای دنیا از ۵۰ درصد از خروجی اقتصادی این کشور نیز بیشتر شده است. گفتنی است این نسبت ۵۰ درصد معمولا نشانه بحرانی قریبالوقوع است.
اما همهگیری سبب شد این وضعیت به مراتب وخیمتر شود. استقراض دولت از بانک مرکزی سبب شد نسبت به این بدهی به خروجی اقتصادی کشور به ۶۷ درصد برسد. به این ترتیب، دلار در ناحیهای خطرناک قرار گرفته است. به محض اینکه کشورهای دیگر در توانایی ایالات متحده برای تسویه بدهیهایش تردید کنند، فرآیند افول دلار آمریکا نیز آغاز میشود. ارزهای غالب در گذشته نیز به همین شکل با افول روبرو شدند.
در عین حال، ایالات متحده و کشورهای قدرتمند دیگر معمولا اشتیاق چندانی به مهار بدهیهای رو به فزونی خود نشان نمیدهند. به همین دلیل، روند چاپ پول حتی پس از پایان همهگیری نیز همچنان ادامه مییابد. به همین دلیل، احتمالا شاهد افزایش توجهها به بیتکوین به عنوان جایگزینی به جای دلار و ارزهای رایج دیگر باشیم.
البته بیتکوین نیز پیشرفتهایی در مسیر هدف خود یعنی جایگزینی به جای دلار داشته است. یکی از این موفقیتها، بهبود کارایی آن در پرداخت است. امروزه بیشتر بیتکوینها در اختیار کسانی است که آن را به عنوان یک سرمایه میبینند. از بیتکوین نمیتوان به راحتی برای پرداخت هزینههای روزمره استفاده کرد. اما این روند در حال تغییر است. کسبوکارهای کوچکی در چند وقت اخیر از بیتکوین به عنوان ابزاری برای پرداختهای آنلاین استفاده میکنند. این قابلیت به ویژه در کشورهایی که دلار به راحتی در آن دست به دست نمیشود (مثل نیجریه) و یا پول ملی در آن ثبات کافی ندارد (مثل آرژانتین) مورد استقبال قرار میگرفته است. همچنین طی چند هفته اخیر نیز پیپل (PayPal) و زیرمجموعهاش یعنی ونمو (Venmo) هم برنامههایی را برای تراکنش بیتکوینی را آغاز کردند.
البته ممکن است بعدها ثابت شود که ارزش بیتکوین، حبابی بوده است. اما حتی در این صورت هم باید استقبال از بیتکوین را به عنوان زنگ خطری برای دولتها و به ویژه ایالات متحده دانست که بیمحابا به چاپ پول میپردازد.
نباید فکر کنیم که پول کشورمان تنها راه ذخیره ارزش و یا ابزاری برای تبادل است که همواره مورد اعتماد خواهد بود. نسل جوان و طرفدار فناوری شاید دیگر این طور فکر نکنند و بخواهند جایگزینی را پیدا کرده یا ایجاد کنند. همچنین دخالت دولتها برای تنظیم مقرراتی برای رمزارزها، یعنی همان کاری که برخی دولتها انجام دادهاند، میتواند بر شورش بیشتر علیه نظم موجود نظام مالی جهانی بیانجامد.