«تا خرخره بدهکارم!» … «به عالم و آدم بدهکاره!»… شاید اینها اولین مثالهایی باشد که در «جملهسازی» (!) با واژه «بدهکار» به ذهنمان برسد!
برای بسیاری از ما، واژه «بدهکار» حس ناخوشایندی به همراه دارد و البته معمولا همین احساس را درباره واژه «بدهی» هم داریم. اما واقعیت این است که بدهی یک پدیده یکنواخت نیست. به عبارت دیگر، برخی بدهیها خوب هستند و برخی دیگر بد.
یکی از مهمترین مواردی که مشاوران امور مالی فردی معمولا به مراجعهکنندگان خود توضیح میدهند، تفاوت میان این دو نوع بدهی است. با شناخت بهتر تفاوت میان «بدهی خوب» و «بدهی بد» نه تنها میتوانیم مدیریت بهتری بر روند مالی در زندگیمان داشته باشیم، بلکه احتمال گرفتار شدن به «بدهی بد» را نیز کاهش میدهیم.
بدهی چیست؟
به زبان خیلی ساده، بدهی به معنای زمانی است که باید پولی را به فردی دیگری بپردازیم. این بدهی میتواند به خاطر بدهی ناشی از خرید یک بیسکوییت یا بستنی با کارت اعتباری و یا خریدهایی با ارقام بزرگتر مثل پرداخت شهریه یا حتی خرید خانه باشد.
برخی از انواع بدهی میتواند سبب بهبود وضعیت مالیمان در بلندمدت شوند. اما حجم زیاد بدهی که روی هم انباشته شده ممکن است به شدت ناخوشایند باشد. بیایید به بررسی انواع عادتهای خوب و بد مربوط به بدهی بپردازیم.
بدهی خوب و بدهی بد
بدهیهای خوب سبب میشود در آینده از وضعیت مالی بهتری برخوردار شویم. برای مثال، اگر وام دانشجویی بگیرید، در واقع با تحصیل در دانشگاه، شانس دستیابی به شغلی بهتر را افزایش میدهیم. یا مثلا وام مسکن را در نظر بگیرید. ارزش املاک در گذر زمان افزایش مییابد. به این ترتیب، همزمان با پرداخت اقساط وام و کم شدن بدهی، ارزش ملک خریداری شده هم بیشتر میشود.
اما بدهیهای بد به ما فشار مالی وارد میکنند و در عین حال، امکان سرمایهگذاری برای آینده را نیز از ما میگیرند. برای مثال، دریافت وام برای خرید خودرو را در نظر بگیرید. ارزش خودرو (بر خلاف ملک) با گذشت زمان به شدت پائین میآید. همچنین خرید زیاد لباس، خوردنی و نیز موارد نه چندان غیر ضروری با کارت اعتباری یک نمونه دیگر از بدهیهای بد است. وقتی بدهی کارت اعتباری از مقداری مشخص بیشتر شود، مدیریت کردن آن دشوار میشود. در نتیجه در پرداخت اصل پول و سود ناشی از این بدهی با مشکل روبرو میشویم.
چطور متوجه شویم بدهیمان بد است یا نه؟
یکی از موارد مهم در مدیریت مالی فردی، مقایسه میزان بدهی با درآمدمان است. این نسبت را در اصطلاح «نسبت بدهی به درآمد» (debt-to-income ratio) مینامیم. برای این کار، کافی است بدهی ماهانهتان را بر کل درآمد ماهانه تقسیم کنیم. سپس عدد به دست آمده را در ۱۰۰ ضرب میکنیم. به این ترتیب، به یک عدد میرسیم که این نسبت را بر حسب درصد نشان میدهد.
برای مثال:
- بدهی ماهانه: ۱۵۰۰ دلار
- درآمد ماهانه: ۳۵۰۰ دلار
- نسبت بدهی به درآمد: ۴۳ درصد
نسبت بدهی به درآمد به ما نشان میدهد که چند درصد از درآمدمان در هر ماه صرف بازپرداخت بدهیها میشود.
به طور کلی، اگر این نسبت حدود ۳۵ درصد یا کمتر باشد، وضعیت خوبی از نظر بدهی خواهیم داشت.
نشانههای قرارگیری در بدهی بد
اما اگر نشانههای زیر را داشتیم، بدهیمان بیشتر از حد معقول است:
- نسبت بدهی به درآمد بالای ۵۰ درصد
- پرداخت بدهیها با تاخیر
- عدم پرداخت حداقلی روی کارتهای اعتباری
- استفاده حداکثری از اعتبار موجود در کارت اعتباری
- رد شدن درخواست خط جدید اعتباری از سوی بانک یا موسسه مالی
- نداشتن پسانداز اضطراری (برای روز مبادا)
- صفر بودن (یا منفی بودن) موجودی حساب بانکی
البته گرفتار بدهی بد بودن به معنای پایان دنیا نیست. در این صورت با برنامهریزی و در پیش گرفتن راههای بهتر برای پسانداز و سرمایهگذاری میتوانیم وضعیتمان را بهبود دهیم.
برگرفته از CIBC