وقتی عبارت «هوش مصنوعی» یا عبارتهای مشابهی مثل «رباتهای هوشمند» را میشنوید، چه چیزی به ذهنتان میآید؟ تصویری از دنیایی امیدوارکننده که رباتها زندگی را برای انسانها آسان میکنند یا دنیایی سیاه با حکمرانی رباتها و بردگی یا حتی نابودی انسانها؟
با وجود اینکه شاید هر دوی این تصاویر بیشتر شبیه رمانها و فیلمهای علمی-تخیلی به نظر برسد، اما واقعیت این است که روند پیشرفت فناوری «هوش مصنوعی» به شکلی است که طی یکی دو دهه آینده، شاهد پیشی گرفتن قدرت ماشین از انسان خواهیم بود. آیندهپژوهان و کارشناسان علوم کامپیوتر، لحظهای که توان شناختی ماشین از انسان پیشی میگیرد را در اصطلاح «نقطه تکینگی» (singularity point) مینامند.
آیا هوش مصنوعی ترسناک است؟
بسیاری از فناوریهایی که موجب از بین رفتن برخی مشاغل شدند، در نهایت یک سری مشاغل جدید را ایجاد کردند. برای مثال، «چرخ خیاطی» را در نظر بگیرید. مخترع نگونبخت این وسیله به دلیل این اختراع به شدت بیاحترامی و حتی ضربوشتم مردمی قرار گرفته بود که فکر میکرد این نوآوری به از بین رفتن شغل خیاطی و در نتیجه، ضرر انسانها میانجامد. اما گذشت زمان نشان داد که اتفاقا این اختراع موجب گسترش خیاطی و رفاه بیشتر بشر شد. عین همین مساله درباره بسیاری دیگر از اختراعات صدق میکند.
اما شاید ماجرای «هوش مصنوعی» متفاوت باشد. این فناوری قرار است کاری را انجام دهد که به عنوان «برگ برنده» ما انسانها در دنیا مورد استفاده قرار میگیرد.
پیشبینی تاثیری که هوش مصنوعی میتواند طی چند دهه آینده بر زندگی ما داشته باشد احتمالا غیرممکن است. با این وجود، چطور میتوانیم به بررسی اثرات این فناوری بر زندگی روزمره و دنیای اطرافمان بپردازیم؟
علم اقتصاد را دریاب!
رسانهها هر روز اخبار مختلفی را درباره فناوریهای گوناگون نظیر «واقعیت مجازی» (VR)، «واقعیت افزودن» (AR) یا «بلاکچین» (Blockchain) منتشر میکنند. بسیاری از این مطالب، رنگوبویی هیجان انگیز درباره کاربردهای این نوآوریها دارند. بسیاری از مخاطبان نیز به شدت به خیالپردازی درباره کاربردهای این فناوریهای نوین علاقمندند!
اما یکی از ویژگیهای علم اقتصاد این است که اسیر هیاهو (hype) در دنیای فناوری نمیشود!
در واقع، بر خلاف بسیاری از افراد که دوست دارند تصویری فانتزی از کاربردهای انواع نوآوریها در زندگی آینده بشر ترسیم کنند، اقتصاددانها هر نوآوری را از دیدگاه الگویی که عرضه و تقاضا، تولید و مصرف و همچنین قیمت و هزینه در آن حرف اول و آخر را میزند میبینند.
برای درک تاثیر هر فناوری جدید، اقتصاددانان آن را به شکل کاهش قیمت میبینند. برای مثال، چرخ خیاطی را در نظر بگیرید. از نظر یک اقتصاددان، یک وسیله به کاهش قیمت تولید لباس میانجامد. در نتیجه باید انتظار داشته باشیم که با این کاهش هزینه، لباس در بازار ارزانتر شود و افراد بیشتری نیز بتوانند به تولید لباس روی آورند. در واقع اگر کسانی که مخترع نگونبخت چرخ خیاطی را کتک میزندند، از این اصول ساده اقتصادی اطلاع داشتند، چنین رفتاری با او نمیداشتند!
اقتصاد نو
اینترنت را در نظر بگیرید. در سال ۱۹۹۵ بود که دولت ایالات متحده، محدودیتهای آن زمان برای استفاده از اینترنت را حذف کرد. این فناوری به قدری جذاب بود که برخی پژوهشگران، اهالی رسانه و دانشجویان به این نتیجه رسیدند که در آینده با یک «اقتصاد نو» روبرو خواهیم بود، زیرا اینترنت همه چیز را متحول میسازد.
اما دیدگاه اقتصاددانان، این طور نبود! از نظر آنها، اینترنت همانند هر فناوری دیگر صرفا ابزاری برای کاهش هزینه بود. این کاهش هزینه در «جستجوی اطلاعات» و «ارتباط با دیگران» خلاصه میشد.
کاهش هزینه جستجوی اطلاعات سبب میشد کسبوکارهای کوچکی که قبلا باید هزینه زیادی بابت تبلیغ در روزنامهها و یا چاپ کاتالوگ میدادند، با هزینه کمتر خودشان را به دیگران معرفی کنند. به همین دلیل، میشد انتظار داشت که سرعت شکلگیری و بازاریابی کسبوکارهای کوچک افزایش یابد. امروزه میبینیم که راهاندازی یک فروشگاه صرفا با چند ساعت وقت گذاشتن امکانپذیر است. حال آنکه پیش از اینترنت، راهاندازی یک فروشگاه فرآیندی بسیار پرهزینه و البته زمانبر بود.
اما «هوش مصنوعی» قرار است چه چیزی را ارزان کند؟
اقتصاد هوش مصنوعی
پاسخ این است که هوش مصنوعی موجب کاهش قیمت یا همان ارزانتر شدن «پیشبینی» (prediction) میشود. دقت داشته باشید که عبارت «پیشبینی» در اینجا صرفا به آینده محدود نمیشود.
برای مثال، هوش مصنوعی شرکت آیبیام (IBM) که واتسون نام دارد با بررسی هزاران مقاله علمی پزشکی توانست به یک سری کشفیات تازه در زمینه بیماریهای بررسی شده دست یابد. در واقع، یک سری اطلاعات در بطن این دادهها وجود داشت که از چشم پژوهشگران مخفی بود. اقدام هوش مصنوعی در اینجا نوعی «پیشبینی» بود. در نتیجه، پیشبینی را میتوان «پیدا کردن اطلاعات ناموجود بر اساس اطلاعات موجود» دانست.
تاثیر هوش مصنوعی بر کسبوکارها
هوش مصنوعی بیتردید میتواند نتایجی قابلتوجه برای کسبوکارها به همراه داشته باشد. اما چطور یک کسبوکار میتواند از این فناوری به بهترین شکل ممکن استفاده کند؟
نویسندگان کتاب «ماشینهای پیشبینی» یک الگوی جدید به نام «بوم هوش مصنوعی» (AI Canvas) را برای درک بهتر موضوع پیشنهاد میکنند.
این بوم دارای ۷ بخش مجزاست که هر کدام به یکی از مولفههای کلیدی مرتبط به استفاده از هوش مصنوعی اختصاص دارد. در هر یک از فصلهای کتاب درباره این مولفهها صحبت شده و در یک بخش در انتهای کتاب نیز نحوه تکمیل این بوم تشریح شده است.
تکمیل «بوم هوش مصنوعی» به کسبوکارها کمک میکند درک بهتری از مزایای هوش مصنوعی داشته باشند و راهبردهای مرتبط با بهکارگیری آن را به شکلی درست پیش ببرند.
تهیه کتاب ماشینهای پیشبینی
این کتاب در اپریل ۲۰۱۸ در ۲۷۲ صفحه توسط انتشارات هاروارد بیزینس ریویوو منتشر شد.
نسخه کاغذی یا صوتی این کتاب را میتوانید به صورت آنلاین از ایندیگو سفارش دهید.
نسخه الکترونیکی ترجمه فارسی را نیز میتوانید از طریق اپلیکیشن طاقچه دریافت کنید.